نقش دهه هشتادیها در تنشهای اخیر | ایمانی: فقط اعتراض دارند... | عبدی: با ارزشهای قبلی بیگانه هستند
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۸۰۷۰
به گزارش همشهریآنلاین، در ابتدای این نشست عباس عبدی اظهار کرد: وضعیتی که در مورد ایران و این نسل وجود دارد فقط مختص کشور ما نیست، در کشورهای دیگر هم نسلهای جدید یک شکاف با دیگر نسلهای پیش از خودشان دارند.
فرآیند اجتماعی طولانی شده استوی افزود: هرچه بشر رو به جلو آمده است، فرآیند اجتماعی طولانی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: فرآیند اجتماعی شدن به مدت ۳دهه است که در ایران دچار اشکال شده است. خانواده، دین، سیاست، رسانه و اقتصاد نهادهایی هستند که کودک را اجتماعی میکنند، اما این نهادها در طول زمان متحول شدهاند. قدیم فرآیند اجتماعی شدن بر عهده خانواده بود اما امروز بر عهده نهاد آموزش . پرورش است. نهاد سیاست یک بخش دیگر را بر عهده دارد. نهاد دین یک بخش بزرگی را از اجتماعی شدن بر عهده دارد.
وی ادامه داد: قبل از انقلاب نهاد دین بزرگترین نقش را در اجتماعی شدن ما داشت. در تمام دنیا این نهادها فرایندهای اجتماعی کردن فرد را بر عهده دارند، اما امروز نهاد دین مردم را از دین فرار میدهد.نهاد دیگر رسانه است که به ابتذال رفته است و به جایی رسیدهایم که عربستان سعودی را تهدید میکنند، این رسانه را برندارید موشک میزنیم! این یعنی شکست. در جامعه ای که رسانه نداریم همه حرف میزنند و مشخص است چه میشود.
وی افزود: مؤلفه دیگر نهاد سیاست است، دهه هفتاد را ببنید، آن زمان نصف بیشتر اجتماعی شدن افراد بر عهده نهاد سیاست بود. آن زمان جوانان روزنامه میخواندند. نهاد دیگر آموزش و پرورش است که امروز نمره اش صفر است. نمونه اش همین نسلی که بیرون آمده است، اصلا نمیداند ماجرا چیست؟ نه به خاطر اینکه نمیداند چیست. آموزش و پرورشی داریم سراسر ریا و دروغ است. معلم به بچه ها کتاب تاریخ را درس میدهد، اما بعد میگوید بچه ها این مسایل هم هست. نقش آموزش و پروش در فرآیند اجتماعی شدن صفر است و رسانهها و خانواده نقش اصلی را برعهده دارد که بعد متوجه میشویم رسانه نقش اصلی را بر عهده دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب بیان کرد: یک تحقیق در آموزش و پروش درباره این جوانان ببینید . به جای آموزش و پروش دستگاه اطلاعاتی و پادگان درست کردیم وقتی تحقیق نکنید ، میگویید چیزی نیست، اما چشم باز میکنید میبینید که هست. این نسل با ارزشهای قبلی بیگانه است. نسلی منفرد است. از طریق نهاد دین و سیاست اجتماعی نشده است و از طریق رسانه اجتماعی شده است، آن هم نه رسانه رسمی. ۱۵ سال پیش مردم رسانه رسمی نگاه میکردند، اما امروز مردم نگاه نمیکنند و برای این است که نظام ما به نگاه مردمش و سبک زندگی آنها احترام نمیگذارد.
فاکتور خشونت و ادبیات ناهنجار در اعتراضات از کجا نشأت می گیرد؟در ادامه این نشست ناصر ایمانی فعال رسانه ای درباره مسأله شناخت از نسل دهه هشتادی ها، اظهار کرد: تفاوت نسلی مختص به ایران نیست و مسأله عجیبی نیست، بلکه در تمام دنیا تفاوت نسلی وجود دارد. از سویی این موضوع کلیت ندارد و صفر و صدی نیست. چه کسی می گوید همه دهه هشتادیها ویژگی مشابهی دارند؟ این حکم را صادر نکنیم که همه دهه هشتادی ها رفتار معترضان در دو ماه گذشته را داشته اند. معترضان دهه هشتادی شاید در اقلیت هم باشند، شاید هم اکثریت باشند، ولی همه نیستند. دهه هشتادی هم داریم که متفاوت از این معترضان فکر کرده و زندگی می کند.
وی ادامه داد: واقعا تفاوت نسلی عجیبی در دنیا به وجود آمده است. ۲۰۰ سال پیش تفاوت نسلی در حد هیچ بود و عموما فرهنگ پذیری نسل ها از طریق نهاد خانواده و سپس جامعه در حد محله یا روستا بود. جد من، پدربزرگم، پدرم و من تفاوت نسلی زیادی نداریم، اما الان شکاف نسلی عجیبی شده است که انفجار اطلاعات و فضای مجازی بوده دلیل مهمی برای این مسأله است. الان دیگر نسل جدید از نهاد خانواده ، دین ، سیاست فرهنگ پذیری زیادی ندارد و عموما از فضای مجازی فرهنگ پذیری دارد.
وی ادامه داد: فضای مجازی هم فایل های بسیار متعدد در ذهن ها ایجاد می کند که هیچ وقت بسته و پردازش نمی شود، بنابراین شناخت کمتری منتقل می شود. قبلا شناخت از نهاد خانواده ایجاد می شد، اما الان شناخت ضعیف شده و احساسات غلبه پیدا می کند. در خانواده هم اختلاف نظر بسیار زیاد داریم چون احساسات جای شناخت را گرفته است و با ایجاد هر ناهنجاری در خانواده ، جامعه و سیاست، احساسات خود را بروز می دهد.
ایمانی خاطر نشان کرد: در گفتوگو با نسل جدید متوجه می شویم که آنها گزاره خاصی نداشته و تنها فقط اعتراض دارند و حتی شاید ندانند به چه اعتراض می کنند. از سویی در کشور ما ناهنجاری هایی وجود دارد و من هم نسبت به بعضی کارکردهای کشور اعتراض دارم مثل آموزش و پرورش. مشکل اصلی آموزش و پرورش، نظام مبتنی بر مونولوگ است. مشکلات محتوای درسی فقط مخصوص کشور ما نیست، اما مشکل اصلی ما نوع نظام تربیتی است که یک معلم مطالبش را می گوید و می رود و دانش آموز حق بحث، نقد و حرف زدن ندارد.
این تحلیلگر مسایل سیاسی با بیان اینکه ما مشکلات اقتصادی، سیاسی، تربیتی داریم، گفت: همه این مشکلات جمع شده و به اعتراض رسیده است که این اعتراضات غیرقابل انتظار نبود. مشخص بود ما اعتراض خواهیم داشت. البته این اعتراضات در سایر کشورها هم وجود دارد که دیده نمی شود. نقش رسانه های خارج از ایران در شکل دهی به نسل جدید را نادیده نگیرید. رسانه های داخل ما هم ضعف دارند و این مختص صداسیما نیست. نظام رسانهای ما ضعف دارد. در مقابل رسانه های غیر ایرانی قوی عمل کردند.
ایمانی افزود: فاکتور خشونت و ادبیات ناهنجار در اعتراضات از کجا نشأت می گیرد؟ این موارد باید بررسی شود. نهاد خانواده، دین، تربیت، سیاست چقدر نقش داشته اند؟ این مسایل قابل واکاوی است و سیاسیون باید اجازه دهند پژوهش های جدی در این زمینه انجام شود تا مشکلات خود را بتوانیم بشناسیم. با شناخت مشکلات می توان فاصله نسلی را کاهش داد.
ادامه دارد ...
کد خبر 719686 منبع: ایسنا برچسبها اغتشاش عباس عبدی اعتراض - تجمع - تحصنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اغتشاش عباس عبدی اعتراض تجمع تحصن فرآیند اجتماعی شدن دهه هشتادی ها آموزش و پرورش نهاد خانواده تفاوت نسلی رسانه ها نهاد دین بر عهده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۸۰۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کسی برای دختران دانشجوی آمریکایی شعر برای خواهرم نمیخواند!
این چند روز که عکسها و فیلمهای ضربوشتم دانشجویان آمریکایی در رسانههای خارجی سانسور میشود، نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که اگر این تصاویر مربوط به ایران بود، روایت ماجرا چطور شکل میگرفت؟!
ضربوشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه در حالی است که مطالبه معترضان تنها توقف جنایت در غزه است، اما همین را هم تحمل نمیکنند. ۶۰۰نفر را دستگیر و دهها نفر را تحقیر کردند و زیر باد کتک گرفتند؛ تا آنجا که مجبور شدند خونهای ریختهشده دانشجویان را با ماشین آبپاش شستوشو دهند بلکه آثار جنایت پاک شود. اما تمام رسانههای اصلی، این خروش بیسابقه را سانسور کردهاند.
تا اینجا آزادیبیان به روایت آزادی آمریکایی است؛ اما بیایید فرض کنیم که این ماجرا در ایران اتفاق میافتاد. آنگاه رسانهها و سیاستمداران غربی و نهادهای حقوق بشری چطور رفتار میکردند؟ این در حالی است که کنشگری دانشجویان، اعتراض به وحشیگری بیسابقه رژیم صهیونیستی است و نه اقدامی علیه امنیت ملی کردهاند و نه آسیبی به اموال عمومی زدهاند و نه آدم کشتهاند و نه کف خیابان مأموران را برهنه و سلاخی نمودهاند و نه با گروههای آدمکش و تفرقهافکن و برانداز همکاری کردهاند و یا اجیر آنها شدهاند. با همه اینها فرض کنید این وقایع در ایران بود؛ آنگاه آنها چه رفتاری میکردند؟
- تمام رسانههایشان بهخط میشدند تا شب و روز، عکسها و تصاویر را به کرات بازنشر و تحلیل کنند. اگر هم تصویری پیدا نمیکردند از عکسهای گذشته یا ساختگی یا تصاویر تجمعات دیگر کشورها استفاده میکردند.
- از فرصت استفاده و تمام گروههای آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را بهصف میکردند تا وارد کشور شوند یا از گوشه و کنار شهر جمعشان میکردند تا تجمع دانشجویان را تبدیل به شورش علیه امنیت کشور کنند.
- تمام سیاستمداران در ردههای مختلف در دیگر کشورها را ردیف میکردند تا تصاویر را محکوم کنند. از دولتها درخواست میکردند با ایران قطع رابطه کنند و نهادهای امنیتی ایران را تروریستی بنامند.
- تمام سلبریتیها بهصف میشدند و موضعگیری میکردند. هر سلبریتیای هم اعلام موضع نمیکرد، بهصورت مجازی به او حملهور میشدند تا از سر ترس سخن بگوید و ساکت نباشد. هر میزان هم لازم بود پول خرج میکردند.
- هر زمان اعتراضات از دایره اخبار خارج میشد و به سمت آرامش پیش میرفت، با ریختن خون چند بیگناه، آن را شعلهور میساختند. حتی اگر لازم بود، در کف خیابان مامور امنیتی یا انتظامی یا آدم عادی را نیز سلاخی میکردند و خون میریختند.
- همه نهادهای حقوق بشری را بهخط میکردند تا بیانیه دهند و محکوم کنند و قطعنامه دهند و تحریم جدید وضع کنند.
- از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیجهای فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را بهخط میکردند و سکه میدادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند و این احساس ایجاد شود که تنها یکصدا بیشتر در جامعه وجود ندارد.
- عدهای سادهلوح و خودحقیرپندار را هم تحریک میکردند تا کاملا واداده، غرب را تشویق کنند و کشور را متهم به ناکارآمدی و تباهی کنند.
- جهت تهییج بیشتر و تحریک احساسات، آثار هنری تولید میکردند و شعر میساختند و موسیقی درست میکردند. اما هیچکس برای دختران و زنان دانشجوی آمریکایی شعر «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون» نمیخواند و با عکسهای آنها فیلم و کلیپ نمیسازد.
- تا میتوانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه میزدند تا ترس و وحشت در شهر حاکم شود و مردم احساس کنند همهچیز از دست رفته است و بهزودی انقلاب میشود. بعد هم تصاویر آن را با ضریب بالا توزیع میکردند تا بگویند قدرت برتر در میدان آنها هستند. اما همانها امروز هتک حیثیت دانشجویان آمریکایی را نادیده میگیرند، بلکه صدایشان آگاهیساز و روشنگرانه نباشد.
منبع: روزنامه همشهری
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی